کد مطلب: 4002
در شماره قبلی این مطلب، 5 راهکار برای بهبود عملکرد کارکنان را مورد بررسی قرار دادیم، این راهکارهای عبارت بودند از: بهبود عملکرد یک الزام استراتژیک، انگیزه، بهبود فرایند استخدام، احساس انصاف در جبران خدمت و آموزش. در این مطلب قصد داریم به 5 راهکار دیگر در این زمینه بپردازیم:
6. تدوین استانداردهای سطح بالا
باید استانداردهای سطح بالا و سخت گیرانه وضع کرد. وقتی مماشات می کنیم و کار را با کیفیت نازل و پایین تر از استاندارد از مجریان آن قبول می کنیم کارکنان هم می آموزند که کیفیت و بهره وری را جدی نگیرند. باید در هر مورد، از جمله نحوه انجام کار، نحوه رفتار با مشتریان و نحوه رفتار کارکنان با یکدیگر استاندارد داشته باشیم و استانداردها را با جدیت و دقت پایش و مطالبه کنیم. این استانداردها را به کارکنان آموزش بدهید، در مورد آنها به کارکنان بازخورد دهید و کارکنان را بر اساس همین استانداردها ارزیابی کرده و مورد پاداش، تشویق یا تنبیه قرار دهید. مدیران و سرپرستان باید خودشان در رعایت استانداردها و انجام کار با کیفیت الگوی کارکنانشان باشند.
7. ایجاد فضای آزاد
به کارکنان اجازه اعلام نظر و آزادی عمل بدهید. کارکنان سبک ها و نگرش های مختلفی دارند و کارها را با شیوه های متفاوت انجام می دهند، هر تفاوتی بد نیست. چه کسی گفته است که فقط مدیریت و مدیران سازمان می توانند شیوه های درست رسیدن به نتایج درست را تعیین و ابلاغ کنند، سایر کارکنان، ممکن است راه های بهتری داشته باشند. اگر کارکنان از نسل های دیگر (غیر هم نسل با مدیران) یا متعلق به سایر فرهنگ ها باشند ممکن است به مسائل از دیدگاه های متفاوتی نگاه کنند. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که اهداف و نتایج، آن گونه که تعریف و تعیین شده اند، تحقق یابند. از این رو به نفع مدیریت سازمان است که ذهن و فکر خود را به روی ایده ها، افکار و روش های جدید نبندد و خود را از ایده های مبتکرانه و متفاوت کارکنان محروم نکند. وقتی به کارکنان فرصت و اختیار می دهیم (البته اگر استحقاق این فرصت و صلاحیت این اختیار را داشته باشند) آنها عملکردهای بهتر و رفتارهای مطلوب تری از خود نشان می دهند.
8. عدم پرداختن به جزئیات
اگر مدیران فرد مناسب و شایسته ای را استخدام کنند، آموزش های لازم را به او بدهند و استانداردهای عملکردی و رفتاری دقیق وضع و مستقر کنند می توانند کنار بروند و اجازه دهند که کارکنان کارشان را انجام دهند.اگر شما به عنوان یک مدیر وقت بیشتری صرف برنامه ریزی کارها، گفتگو با کارکنان، پرورش و تفویض اختیار کنید، وقت بیشتری هم در اختیار خواهید داشت که بدون درگیر شدن در جزئیات کارها، صرف کارهای اساسی تر و مهم تر نمایید. اجازه دهید کارکنان، خودشان کارهایی را که بابت آن از شما حقوق می گیرند انجام دهند. البته در مورد کارکنانی که در حد انتظار و مطابق بااستانداردها کار نمی کنند باید وارد جزئیات شوید و این کار را تا زمانی ادامه دهید که این نوع کارکنان به شما ثابت کنند که می توانند به طور مستقل کارهایشان را انجام دهند و مدیریت کنند و نیاز به ادامه دخالت شما در جزئیات ندارند.
9. مشارکت کارکنان:
مشارکت باعث می شود تا کارکنان احساس مالکيت کنند. این احساس موجب ارتقای عملکرد و انرژی برای انجام کارها و رسیدن به اهداف می شود. از طریق پرسیدن و فهمیدن نحوه نگاه و تفکر و ایده های کارکنان مشارکت آنها را جلب کنید. ایده ها و پیشنهادهای آنها را بپرسید و بر اساس اطلاعاتی که از آنها می گیرید تصمیم بگیرید و عمل کنید. اگر تصمیم ندارید که از ایده های کارکنان استفاده کنید خود را برای پرسیدن و شنیدن آنها به زحمت نیاندازید. تلاش کنید که هم نظرات و ایده های انفرادی کارکنان و هم پیشنهادهای تیم ها را جویا شوید و دریافت کنید. اگر از صندوق پیشنهادها استفاده می کنید و مایلید که این شیوه خوب کار کند، نسبت به همه پیشنهادهایی که ارائه می شود ظرف حداکثر ۲۴ تا ۴۸ ساعت عکس العمل مثبت نشان دهید.
به کارکنان اطلاع دهید تا بدانند و بفهمند که چرا یک پیشنهاد خوب و مفید بوده و چرا پیشنهاد دیگری پذیرفته نشده است. از کارکنان بخواهید که خودشان در اجرای ایده هایشان مشارکت موثر داشته باشند اما آنان را برای این کار مجبور نکنید. اگر از کارکنان پیشنهادی دریافت کردید که باعث صرفه جویی مالی می شد یا بر درآمد شرکت می افزود به آنها پاداش های مالی بدهید. برای آنکه کارکنان مشارکت موثر تری داشته باشند و پیشنهادهای مفیدتری ارائه کنند به آنها در مورد آینده سازمان و چالش ها و فرصت ها و محدودیت های آن اطلاعات بدهید. وقتی کارکنان را هم در اطلاعات، هم در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها و هم در سود و ارزش افزوده ناشی از مشارکت خودشان سهیم و شریک می کنید آنها هم اشتیاق و انگیزه بیشتری برای بهبود دادن عملکرد و تلاش برای موفقیت از خود نشان می دهند.
10. حذف موانع به کمک کارکنان
وقتی در مورد کارکنان با یک مشکل عملکردی روبرو می شوید یا کارمندی دارید که انگیزه پایینی دارد، هم به نحوه کمک به او و هم به برداشتن موانع از سر راه او فکر کنید. در این گونه موارد پرسیدن دو سوال توسط مدیران و سرپرستان مفید است:
- از کارکنان بپرسید به چه چیزهایی نیاز دارند تا کارشان را بهتر انجام دهند.
- همچنین از آنها بپرسید چه عوامل یا موانعی اجازه عملکرد بهتر به آنها نمی دهد.
وقتی یک مدیر، همه آنچه را که کارکنان نیاز دارند تا کارشان را خوب انجام دهند در اختیارشان قرار می دهد و موانع را از سر راه آنها برمی دارد آنها باید قادر باشند که کارشان را در حد انتظار و استاندارد انجام دهند و اگر این اتفاق نیفتد یا انجام آن کار و رسیدن به آن هدف غیر ممکن است و یا کارمند مورد نظر تمایل و انگیزه لازم برای کار کردن ندارد.
اغلب کارکنان، کاری که بابت آن حقوق می گیرند را کاملا متوقف و تعطیل نمی کنند و بی دلیل دست از کار نمی کشند بلکه به دلیلی ناکارآمد و ناراضی شده اند، لذا مدیران باید دلیل با دلائل نارضایتی و ناکارآمدی کارکنان را کشف کنند.
ادامه این مطلب را در راهکارهای بهبود عملکرد کارکنان (3) بخوانید.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید (لینک کوتاه): rmcg.ir/4002