تبدیل ناپایداری به مزیت

در این مطلب قصد داریم به خلاصه ایی از مقاله شرکت مشاوره مدیریت بوستون (BCG) در مورد تاب آوردن کسب‌وکارها در شرایط ناپایدار بپردازیم.مدیریت ناپایداری‌ها همیشه برای مدیران ناخوشایند بوده است. 

اما تابه‌حال هم سابقه نداشته تمام مدیران هم‌زمان با شرایطی ناپایدار روبه‌رو شوند. بحران کوید ۱۹ بار دیگر نشان داد تا چه حد مردم ،بازار و وقایع با یکدیگر مرتبط هستند.

ندیم اسلم ، رمان‌نویس، می‌نویسد:«یک نخ را اینجا بکشید ، آنگاه می‌فهمید آن نخ به جهان متصل است.» با شروع قرنطینه به‌عنوان‌مثال شاهد کاهش پروازها به سرتاسر دنیا شدیم و خیلی از شرکت‌های هواپیمایی با مشکل روبه‌رو شدند ، قیمت سوخت نیز به دلیل عدم استفاده مردم از ماشین‌ها یا سایر وسایل نقلیه کاهش یافت. شاید بگویید این وقایع استثنا هستند ، اما حتی پیش از شیوع کرونا ، کسب‌وکارها با شرایط ناپایداری روبه‌رو بودند که تعداد آن شرایط هرروز بیشتر و بیشتر می‌شد- مثلاً چالش‌های مربوط به دنیای دیجیتال یا چالش‌های مرتبط با حفظ بازار اصلی با خدمات ارزان‌تر و بهتر-پس نمی‌توان گفت استثنا همیشه وجود دارد بلکه باید برای شرایط استثنا آماده بود تا رخدادهای ناگوار تیر خلاصی برای کسب‌وکار ما نباشند.

پژوهشگران BCG دریافتند برخی شرکت‌ها توانستند این ناپایداری‌ها را تا حدی بهتر از سایرین مدیرت کنند و حتی تعداد اندکی با موفقیت از این بحران عبور کردند.آن‌ها فرصت‌هایی را دیدند که از دید بقیه پنهان بود و بنابراین توانستند سریع‌تر از سایرین به ساحل امن برسند.این شرکت‌ها دارای ویژگی بودند که ما به آن «مزیت ناپایداری» (uncertainty advantage)می‌گوییم. با داده‌های درست ، فرآيند سازی، تعهد و ذهنیت آگاه می‌توان چنین مزیتی را فراهم کرد.


به این مثال توجه کنید : تویوتا در سال ۱۹۹۳ به یک قمار بزرگ دست زد، این شرکت فرض را بر این گرفت که اگر در سالهای آينده سوخت فسیلی گران شود، ماشین‌های کم‌مصرف بازار خوبی پیدا می‌کنند و به‌اصطلاح ترند می‌شوند . تویوتا هدفی برای خود در نظر گرفت که تا سال ۱۹۹۷ باید اولین خودرو هیبریدی و ماشین‌هایی با مصرف سوخت بسیار پایین به بازار عرضه کند. هزاران مهندس برای اجرای این پروژه استخدام شدند و نتیجه این شد که یک ماه قبل از موعد مقرر تویوتا اولین خودرو هیبریدی-الکتریکی را به بازار عرضه کرد.امروزه تویوتا برترین عرضه‌کننده ماشین‌های هیبریدی است.


به مثال دیگری توجه کنید : یک دهه پیش ، رهبران یک شرکت ریلی به این فکر افتادند که چگونه کسب‌وکارشان را تاب آور تر (resilient) کنند تا در مواجهه با بحران‌های مالی فرضی در سطح جهان بتوانند بقای خود را در صنعت تضمین کنند. آن‌ها چندین سناریو طراحی کردند، یکی از این سناریوها فروپاشی فرضی حوزه یورو بود. خروج انگلستان از حوزه یورو هنوز اتفاق نیفتاده بود اما بدهی‌های حوزه یورو این فرضیه را به ذهن رهبران شرکت وارد کرده بود. به‌عنوان بخشی از تمرینات برنامه استراتژي برای وقوع چنین حادثه ایی، رهبران شرکت از خودشان سؤال پرسیدند چه می‌شود اگر دیگر حوزه یورو وجود نداشته باشد. آن‌ها باید به کجا نقل‌مکان کنند و یا چگونه به مواد موردنیاز دسترسی پیدا کنند؟ سپس آن‌ها تصور کردند که یک شرکت موفق چگونه خود را برای این تغییر آماده می‌کند.درنتیجه حتی پیش از آنکه رفراندوم بریتانیا برای خروج از حوزه یورو برگزار شود، شرکت راه جدیدی برای ادامه مسیر خودساخته بود. شرکت جای پای خود را در کشور همسایه ،ایرلند ،محکم کرده و مسیرهای حمل بار جدیدی پیداکرده بود ، همچنین دیگر مثل سابق به یک بازار خاص متکی نبود.


اما چگونه امکان تبدیل ناپایداری به مزیت فراهم می‌شود؟

  • چند راهکار وجود دارد:
  • تهیه فهرستی از فرضیه‌ها با توجه به شرایط حل حاضر شرکت که اگر شرایط همین‌طور پیش برود، شرکت به موفقیت چشمگیری می‌رسد، سپس فرض می‌کنیم هرکدام از این فرضیه‌ها به هم ریختند و درست از آب درنیامدند. حالا ببینیم چه وقایعی ممکن است شرکت را در این موقعیت قرار دهد و شرکت از چه راهی کمترین آسیب را می‌بیند، چه سرمایه‌گذاری‌هایی باید انجام شود، چه سرمایه‌گذاری‌هایی باید متوقف شود و چه شراکتی باید شکل گیرید. تمرینات ذهنی نظیر این می‌تواند افق‌های جدیدی پیش روی ما بگشاید.
  • پیدا کردن کوتاه‌ترین راه برای تبدیل ایده به عمل . ایده‌ای که برای مقابله با شرایط ناپایدار فرضی به ذهن می‌رسد باید بدون معطلی اجرا شود. موانع آن شناسایی‌شده و فرآیندی طراحی شود که موانع را برطرف کند. با استفاده از سناریوسازی و طراحی ابزارهای مدیریتی لازم می‌شود مناسب‌ترین ابزارها را در اختیار تیم مدیریت پروژه قرارداد.
  • کارمندان باید اجازه داشته باشند وضع موجود را به چالش بکشند. شاید این کار به نظر ریسک بالایی داشته و گزاره پاداش کم‌ارزشی باشد، اما رهبران باید مدلی طراحی کنند که در آن کنجکاوی و یادگیری فعالانه بخشی از سازمان باشد و تجربه و نظر کارمندان با پاداش مناسب همراه باشد.

مهم‌تر از همه این است که سناریو مزیت ناپایداری یکجایی درون کشو میز مدیریت خاک نخورد،چراکه همیشه آینده برای ما به اندازه ی حال مهم نبوده است. به یاد داشته باشیم بحران‌ها می آیند تا آنچه باید حذف شود را حذف کنند.

مطالعه این مطلب را به دوستان خود هدیه دهید (لینک کوتاه): rmcg.ir/10009