کلمه Adverse Selection در ادبیات مدیریتی معادلهای فراوانی دارد در برخی مقالات این عبارت با عنوان کژ انتخابی ترجمه شده است، اما در این مطلب با هدف سادگی فهم کلام از کلمه انتخاب وارونه استفاده میکنیم. حالا که دیگر بر سر ترجمه عبارت بحثی نداریم، بهتر است به سراغ تعریف آن برویم، انتخاب وارونه در مدیریت به چه معناست؟ انتخاب وارونه معمولاً به وضعیتی گفته میشود که در آن فروشندگان اطلاعاتی دارند که خریداران ندارند یا بالعکس، مثلاً در مورد برخی جنبههای کیفیت محصول. به عبارت دیگر، بهرهبرداری از اطلاعات نامتقارن را انتخاب وارونه مینامند.
اطلاعات نامتقارن که گاهی به آن شکست اطلاعاتی نیز گفته میشود، هنگامی رخ میدهد که یک طرف معامله دانش مادی بیشتری به نسبت طرف دیگر داشته باشد. به طور معمول، طرف دارای دانش بیشتر، فروشنده است. اطلاعات متقارن زمانی است که دانش هر دو طرف برابر باشد. بیمه را در نظر بگیرید، انتخاب وارونه تمایل افراد دارای مشاغل پرخطر یا کالاهای بسیار قیمتی به خرید بیمه عمر با قیمت بالا یا بیمه محصول است. در این موارد، خریدار دانش بیشتری (در مورد سلامتی خود) دارد. شرکتهای بیمه بهمنظور مقابله با انتخاب وارونه پوشش بیمه خود را محدود میکنند یا حق بیمه را افزایش میدهند.
درک مفهوم انتخاب وارونه
انتخاب نامطلوب زمانی اتفاق میافتد که یک طرف در مذاکره اطلاعات مربوط به طرف مقابل را نداشته باشد. عدم تقارن اطلاعات اغلب منجر به تصمیمگیریهای نادرست میشود، مانند معامله بیشتر با بخشهای کمبازده یا بازار پرریسک. در مورد بیمه، اجتناب از انتخاب نامطلوب مستلزم شناسایی گروههایی از افراد در معرض خطر نسبت به جمعیت عمومی و گرفتن پول بیشتر از آنها است. به عنوان مثال، شرکتهای بیمه عمر هنگام ارزیابی اینکه آیا به یک متقاضی بیمهنامه میدهند و چه حق بیمهای را میگیرند، از پذیرهنویسی استفاده میکنند. پذیرهنویسان معمولاً قد، وزن، سلامتی فعلی، سابقه پزشکی، سابقه خانوادگی، شغل، سرگرمیها، سوابق رانندگی و خطرات مربوط به سبک زندگی مانند سیگارکشیدن را در مورد متقاضی ارزیابی میکنند. همه این مسائل بر سلامت متقاضی و توانایی وی در پرداخت مطالبات تأثیر میگذارد. سپس شرکت بیمه تعیین میکند که آیا به متقاضی بیمهنامه میدهد و بابت پذیرش آن ریسک چه حق بیمهای را میگیرد.
انتخاب وارونه در بازار
ممکن است فروشنده اطلاعات بهتری نسبت به خریدار در مورد محصولات و خدمات ارائه شده داشته باشد و خریدار را در معامله به ضرر بیندازد. به عنوان مثال، مدیران شرکت وقتی میدانند قیمت سهام نسبت به ارزش واقعی بیش از حد ارزشگذاری شده است، با تمایل بیشتری سهام منتشر میکنند. در پایان خریداران میتوانند سهام بیش از حد ارزشگذاری شده را خریداری کرده و ضرر کنند. در بازار اتومبیل دستدوم، ممکن است یک فروشنده از نقص وسیله نقلیه اطلاع داشته باشد و بدون افشای موضوع، هزینه بیشتری از خریدار دریافت کند.
مسئله لیمو
مسئله لیمو به مواردی مربوط میشود که خریدار و فروشنده در مورد ارزش یک سرمایهگذاری یا محصول اطلاعات نامتقارن دارند. مسئله لیمو نخستین بار در مقاله تحقیقاتی با نام «بازاری برای لیموها: عدم قطعیت در کیفیت و مکانیزم بازار» منتشر شد. نویسنده مقاله جرج آکرلوف اقتصاددان و استاد دانشگاه کالیفرنیا بود. ایده بازار لیمویی از مثال ماشینهای دسته دوم گرفته شد زیرا اتومبیلهای دسته دوم و معیوب معمولاً لیمو نامیده میشوند و در چنین مواردی اطلاعات نامتقارن است. مسئله لیمو در بازار برای کالاهای مصرفی و تجاری و همچنین در زمینه سرمایه سرمایهگذاریهای خرد که در آن معمولاً خریداران و فروشندگان درک یکسانی از سرمایه و ارزش آن ندارند. مسئله لیمو همچنین در زمینههای بخش مالی، از جمله بازارهای بیمه و اعتبار شایع است. به عنوان مثال، در حوزه مالی شرکتها، وامدهنده اطلاعات نامتقارن و کاملاً ایدئال در مورد اعتبار واقعی وامگیرنده دارد.
لینک زیر را با دوستان خود اشتراک بگذارید.